۱۳۸۷ شهریور ۹, شنبه

نامه ای به حسین شریعتمداری

جناب آقای حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان
من از خوانندگان قدیمی این روزنامه بودم اما مدتهاست که روزنامه کیهان تبدیل به تریبون شخصی شما شده است، روزنامه ای که در زمانی نه چندان دور هر صفحه آن پر بود از قلم اساتیدی بزرگوار که حتی اگر جهت گیری سیاسی هم در نوشتار آنها مشهود بود اما معرفت حفظ حرمت ها هرچند خفیف را داشتند. اصلا لزومی ندارد که شرح حال روزنامه کیهان پیش ازانقلاب را برای شما بازگو کنم چرا که به اندازه کافی از آن اطلاع دارید و داریم، اما شما را به زمانی نه چندان دور می برم زمانی که نوشته ها و تحلیل های روزنامه کیهان به قدری پر محتوا بود که تیراژ آن در روز 10 برابر رقم فعلی شد، درست در زمانی که هنوز سیستم چاپ این روزنامه به صورت سنتی فعالیت می کرد و ماشین های سربی انترتایپ شبانه روز کار می کردند و صفحه بندی دستی رایج بود، درست در زمانی که روزنامه کیهان به اندازه همشهری امروز آگهی داشت و به خاطره درآمد بالای روزنامه 90 درصد پرسنل مانند امروز از فقر ناشی از کار در روزنامه در تنگدستی نبودند. اما امروز اگر بر هر کسی پوشیده باشد برشما و پرسنل آن روزنامه پوشیده نیست که وضع تغییر کرده و سکه بخت وزین ترین روزنامه ایران نه تنها برگشته بلکه با همت شما تا نا کجا آباد پرتاب شده است. به هیچ وجه منتقد راستگرایی کیهان نیستیم چون بنیان این روزنامه با هدفی خاص نهادینه شده است اما یکجانبه نگری شما کیهان را از استانداردهای روزنامه های جهان سوم به جهان دهم و یازدهم کوچ داده است، نگاهی به قلم تند و مسموم اخیر نویسندگان خود انداخته اید؟ آیا فردی مثل سید محمد خاتمی بدور از هر گونه جهت گیری سیاسی آنقدر کم ارزش است که دولت او را محکوم کنید که چرا در زمان تهدید دشمنان بودجه نظامی کشور را کم کرده است؟ خاتمی مرد عرصه سیاست بود، دوران خاتمی با تمام بدی و و فشارهای مالی حداقل دورانی بود که امارات مثل پشه هر دم برای جزایر ما وز وز نمی کرد، کشورهای عربی جرات استفاده از کلمه ای جز فارس را برای خلیج ما نداشتند و روسیه به خود اجازه نمی داد خزر را بین فرزندانش خیرات کند و اسرائیل به خود فرصت فکر کردن به ایران را نمی داد چه رسد به حمله نظامی، به قول خودتان کمی انصاف در نقد بد نیست که از تخریب فاصله بگیرد، وقتی سیاست بین المللی قدرتمند باشد مسلما هزینه های تسلیحاتی کم می شود، خاتمی اگر برای بودجه نظامی ارزش قائل نبود زمینه های پیشرفت های تسلیحاتی فعلی از زیر بوته به عمل می آمد؟ آیا واقعا برخوردهای حزبی آنقدر با اهمیت است که خاتمی در نگاه شما کاری بس خائنانه کرده! بگذریم از آنکه هر لحظه اصلاح طلبان را که اگر مخالف اندیشه های شما باشند فرزند این آب و خاک هم هستند به امپریالیسم و کومونیسم، توده ای ها می بندید و یا با لیبرال ها و لائیک ها همسفره می خوانید! شما را به خدا انصاف هم چیز خوبیست، نتیجه جهت گیری سرسختانه و خشک شما منهای تاثیر در روزنامه کیهان افکار مردم را هم دستخوش بی اعتمادی و ناامیدی می کند. مگر می شود از همه انتقاد کرد؟ در طول یک ماه از 3 دولت ایراد گرفتید اسم آن هم گذاشتید نظر (آقا) و به راحتی می گویید با شناختی که من از رهبری دارم این گونه می اندیشند! اما فقط برای یک بار نشان دهید که آقای خامنه ای مانند شما یکجانبه و اینچنین ناجوانمردانه از فرد یا گروهی انتقاد کند؟ حتی ایشان در مورد امریکا و اسرائیل هم این چنین مواضع را از جانب سیاست به جانب احساس نمی برند که شخص شما و برخی هم اندیشانتان تمام این کارها را انجام می دهید اسم آن هم می گذارید دفاع از انقلاب و ارزشهای انقلابی، آقای شریعتمداری تحلیل انقلاب نه در انحصار شما و نه در انحصار هیچ گروه و فرقه ایست و هر کس در محدوده عدالت و تعادل می تواند آن را نقد کند چرا که ذات انقلاب برای انتقاد شکل گرفت نه برای آنکه دودستی تحویل افکار شما شود. مگر شما میراث دار انقلابید؟ اگر هم قرار باشد کسی ادعای سهم از انقلاب کند آن شما نیستید. آقای شریعتمداری زمان حکومت بر افکار سالهاست که با فروپاشی شوروی از بین رفته است. در طول 3 روز 3 بار خبر از افسردگی نیروهای اپوزوسیون می دهید در حالی که افسردگی ناشی از تورم و بی پولی مردم داخل را تامرز جنون کشانده است، مدیریت مردم داخل و خارج پیشکشتان به فکر حق های پایمال شده کارمندانتان باشید.فکر آذوقه زمستان باشیم بهتر است تا اسیر سیاستهای یک بعدی.
وبلاگ نفت نامه

۱۳۸۷ شهریور ۸, جمعه

تمام مشكلات ميراث فرهنگي و توريسم ايران حل شد، نوبت ديگر بخش هاست!!

بعد از اظهارات مكرراسفنديار رحيم مشايي( به نظرم رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري!!) در مورد مردم اسرائيل، بحث ارتباط او با هوشنگ اميراحمدي دلال رابطه ايران و امريكا نيز پيش آمد كه با وجود اعتراضات گسترده با سكوت رئيس جمهور آب از آب تكان نخورد. اما گويا بعد از اينكه رحيم مشايي پشتيباني شخصي احمدي نژاد را از خود ديد حالا ميل دارد در تمامي عرصه ها گوي سبقت را از سايرين ربوده و ميدان داري كند. وقتي در روزنامه عصر اقتصاد روز شنبه 9 شهريور / ص 14 مصاحبه جناب آقاي مشايي رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و رئيس كميته عالي طرح خط لوله صلح را خواندم كه چقدر مدبرانه از مكان تحويل گاز ايران به هند در يك روزنامه هندي صحبت كرده است، چند سوال البته نه چندان مهم در ذهنم بوجود آمد:
1. نوع مدرك تحصيلي و گرايش آقاي مشايي چيست؟ اگر جهانگردي، توريسم و يا ميراث فرهنگي است پس اظهار نظر سياسي در مورد اسرائيل و رابطه ايران وامريكا براي چيست؟
2. مگر نه اینست که طبق قانون داشتن 2 شغل در دستگاه دولتی تخلف محسوب می شود؟ پس پست او در طرح خط لوله صلح چيست؟
3. آيا مشكلات بخش ميراث فرهنگي، توريسم و جهانگردي ايران حل شده است كه ايشان با سرس بالا ناشي از فخر و پيروزي در مسئوليت اول هندوانه هاي ديگر را هم بلند مي كنند؟
آقاي مشايي لازم نيست گستره ديده شما به فراتر از مرزها طلوع كند، فكر تخت جمشيد و تيسفون باشيد يا از بي توجهي به ويرانه تبديل شده است يا در جلوچشمانمان قطعه قطعه آن را به خارج قاچاق مي كنند، به فكر سند سنگي خليج فارس باشيد كه به خاطرات پيوست، به فكر هتلداراني باشيد كه در شرف ورشكستگي قرار دارند، آيا سري به كاخ سعدآباد زده ايد؟ ستون هاي دور ريخته شده مقابل موزه نظامي را ديده ايد؟ اشيائي كه هر سال تعداد زيادي از آنها نيست مي شود؟آيا از اين ها خبر داريد؟تمام مشكلات حوزه اختيارات شما حل شده است كه در امور ديگر هم مداخله مي كنيد؟
وبلاگ نفت نامه

۱۳۸۷ شهریور ۶, چهارشنبه

استعلام سايت الف از دانشگاه آكسفورد (طنز)

Diiriing diiiiriiiing
??OXFORD:allo
?Tavakoli(alef):hello” oxford uni
?OXFORD:yes” you
!Tavakoli(alef):I am tavakoli from iran. I have a question
?OXFORD:Oooh.hello we are “very glad” sir.tavakoli how are you? What news from Iran ??Tavakoli(alef):plz cut off your speak . Ali Kordan had a testimony PHD from this uni
....OXFORD: mr.tavakoli plz wait
!!!Tavakoli(alef): Quick. I am busy
(OXFORD: yes sir yes sir/…./ ohhh no no no kordan have not testimony(PHD
(Tavakoli(alef): bye.(TAAQ

ترجمه:
ديررريگ ديرررينگ( زنگ تلفن دانشگاه آكسفورد)
آكسفورد: الو؟
توكلي(سايت الف):سلام، دانشگاه آكسفورد؟
آكسفورد:بله، شما؟
توكلي(سايت الف):من توكلي هستم از ايران، يك سوال دارم؟
آكسفورد: اووووه سلام، ما خيلي خوشحاليم، جناب توكلي، حال شما چطورة؟ چه خبر از ايران؟
توكلي(سايت الف):لطفا حرف نزن، علي كردان مدرك دكترا داره ازون دانشگاه؟
آكسفورد: جناب توكلي لطفا كمي صبر كنيد!
توكلي(سايت الف): سريع، گرفتارم.
آكسفورد: بله آقا-بله آقا/.../ واي نه نه نه، كردان مدرك نداره ازينجا!!!!
توكلي(سايت الف): خداحافظ ( تق/ صداي قطع شدن گوشي)
لحظاتي بعد در مجلس: آقايان آن وزيري كه مي گويد مدرك دكترا از داشگاه آكسفورد دارم نداشته است، خالي بسته است بايد پيگيري شود.
بقيه نمايندگان: آري آري ما موافقيم بايد پيگيري شود!! آفرين احمد تو چه قدر زرنگي، نزديك بود سرمان كلاه برود.
وبلاگ نفت نامه

۱۳۸۷ شهریور ۴, دوشنبه

جواب به يكي از دوستان


يكي از معدود خوانندگان وبلاگ در مورد خبر «عدم وجود زبان فارسي در سايت اوپك» بنده را مورد لطف قرار داده است و با استفاده از كلمه اي آرامش زا اظهار كرده كه من اشتبام كردم و زبان فارسي در سايت اوپك opecnews.com وجود دارد و جاي آنهم گوشه سمت راست / بالا مشخص كردند. من براي بار چندم به همان محل رفته چيزي پيدا نكردم و متوجه شدم دوست عزيزمان قسمتي از آگهي فارسي server را كه مربوط به استخدام شركت هاي خارجي در ايران است را با منوي فارسي اشتباه گرفته است.
از 3 يا 4 خواننده وبلاگ ممنونم

سوتي هاي امروز روزنامه جمهوري اسلامي و ايران

اگر ازكيفيت زير صفر چاپ امروز(5 مرداد) روزنامه جمهوري اسلامي بگذريم، 2 تا سوتي جالب به خوانندگان خودش هديه داده است. اول اينكه در سرمقاله خود با عنوان «دولت و تورم» از قول رهبرنوشته است: مسئله گراني و تورم از" اشكالات" مردم است! كه به نظر مي رسد نگارنده جوگير شده و به جاي اينكه از كلمه "مشكلات" استفاده كند از كلمه "اشكالات" استفاده كرده است.
سوتي بعدي اين روزنامه در صفحه 1 و 13 بود كه در صفحه يكم نوشته بود "تمجيد هوشنگ اميراحمدي از اظهارات رحيم مشايي"/ ص 13 اما بعد از مراجعه به صفحه 13 مي بينيم كه اين صفحه ورزشي است و هيچ خبري از اسم و خبرهوشنگ نيست.بي خيال هميشه كه نميشود عالي بود يك بار 2 تا سوتي اشكال ندارد!
روزنامه ايران هم درستون نگاه در يادداشتي با عنوان «سنجش عيار دولت» به قلم حميد آذري اظهارات رهبري را "فصل و الخطات" نوشته است. البته آقاي آذري حتما مي دانسته اند كه صحبت هاي رهبر "فصل و الخطاب" است نه فصل والخطات. جالب اينجاست كه هر دو روزنامه در نوشته هاي مربوط به رهبر سوتي داده اند.
naftname.blogspot.com

۱۳۸۷ شهریور ۲, شنبه

دم خروس را باور كنيم يا قسم حضرت...

در حاليكه امروز روزنامه هاي اصولگراي طرفدار دولت احمدي ن‍‍‍ژاد به نقل از صندوق بين المللي پول و نشريه اكونوميست از توسعه و رشد اقتصادي ايران در ماه هاي اخير خبر دادند اكثر روزنامه هاي اقتصادي به نقل از همين موسسه از تورم 25 درصدي اقتصاد ايران در آينده خبر دادند كه ناشي از سياست هاي غلط اقتصادي دولت بوده است. در اين ميان 2 سوال مطرح مي شود كه آيا صندوق بين المللي پول به هر كدام از روزنامه هاي ايران اخبار مجزا ارسال مي كند و يا خدايي نكرده دروغي از سوي افرادي خاص گفته شده است.

۱۳۸۷ مرداد ۵, شنبه

وام 65 ميليون دلاری ايران برای توسعه برق سریلانكا!

جمهوری اسلامی در حالی 65 میلیون دلار برای توسعه صنعت برق سریلانکا به این کشور 65 میلیون دلار وام پرداخت کرده است که مشکلات برق داخل کشور به علت قطعی های مکرر خسارت های عمده ای را در بر داشته است و آسایش تمامی مردم ایران را برهم زده است.آیا منافعی که از این وام و آنهم از کشوری مانند سریلانکا بدست می آید ازآسایش مردم مهمتر است؟ اگر این وام صرف توسعه و بهینه سازی صنعت برق داخل کشور می شد بهتر نبود؟ اگر این وام صرف ساخت مسکن برای مردم می شد بهتر نیود؟ چه کسی این تصمیمات را هدایت می کند؟
وبلاگ نفت نامه